پروژه کارآفرینی شركت بهپاك

پروژه کارآفرینی شركت بهپاك در 98 صفحه ورد قابل ویرایش

مقدمه ای بر كار آفرینی

كار آفرینی تلاشی است برای ایجاد ارزش از طریق شناخت فرصتهای شغلی ریسك مناسب با آن فرصتها و مهارتهای مدیریتی و ارتباطی به منظور بسیج منابع انسانی ،مالی و جنسی برای به ثمر رسیدن و تحقق یك پروژه لازم است. ویژگیهای عمده ای كه یك فرد كار آفرین بایستی واجد آنها باشد عبارتند از :

وفاداری و احساس مسئولیت و تعهد كامل ،عزم راسخ و پشتكار .

حركت و تلاش برای با لندگی و رشد و داشتن انگیزه برای پیشرفت به عبارت دیگر عطش موفقیت آشنایی و درك خوب و ثبت از هدف و فرصتهاو موقعیتهای آن هدف ابتكار عمل و وظیفه شناسی و احساس مسئولیت شخصی ،ریسك نمایی دقیق و حساب شده و ریسك طلبی .

امروز تاكید و تمركز باری گسترش كار آفرینی و تقویت و توسعه بخشی بازرگانی یك نیاز حیاتی است یك كارآفرینی آینده لازم است قبلا مسائل مالی و بودجه ای و سرمایه ای را با تكیه و توجه به امر نقدینگی و گردش پول و سرمایه جاری شركت كه امر بسیار مهمی است ،به دقت مورد توجه قرار دهد و با پرهیز و اجتناب از نقاط ضعف و كاستی ها تمركز خود را ولی نقاط قوت معطوف دارد .

كار آفرینی امروزه یك بعد حیاتی و بسیار مهم مؤسسات كوچك و متوسط بازرگانی است .رشد كارآفرینی كه ریسك نمایی كارآفرینان را می طلبد ،تولد ثروت ،ایجاد فرصتهای شغلی پرداخت مالیات و فعال سازی تقاضاهای اقتصادی برای كالا و خدمات ،قابلیت شناوری یك اقتصاد را در راستای رسیدن به اقتصادی پر رونق و متعالی آسان می سازد .

اهداف و انگیزه های فرد كار آفرین :

1-              داشتن تخصصی در این زمینه

2-              داشتن بازار كار بیشتر

3-              بر طرف كردن نیاز افراد جامعه

4-              ایجاد شغل كه باعث حل قسمتی از معضل بیكاری شده

5-              كسب سود

نیازسنجی از وضع بازار:

در برخی مواقع شركتهایی تأسیس می شوند كه بنا به خواست دولت نباید سود آور باشند یعنی موظف هستند محصولات را از كشاورزان خریداری كرده و پس از انجام عملیاتی بر روی آنها این محصولات را در اختیار شركتهای دیگر رار دهند كه به این نوع عملیات ،عملیات غیر انتفاعی می گویند در برخی موارد حتی ممكن است كه این شركتها زیان هم داشته باشند ولی چون وجود چنین شركتهایی لازم می باشد این شركتها تشكیل می شوند.

اما هدف كلی تمامی شركتها چه تقاضی ،چه نسبی سود آوری می باشد . یعنی اگر تولیدی باشد تولید می كنند و اگر خدماتی باشند به ارائه خدمت می پردازند. هر شركتی وابسته به یكی از وزارتخانه هاست شركت بهپاك وابسته به وزارت صنایع می باشد .

هر شركتی قبل از تاسیس به یك نیاز سنجی درجامعه می پردازد شركتی مانند شركت بهپاك جهت نیاز سنجی عملیات زیر را انجام داده است :این شركت در ابتدا از وزارت صنایع و وزارت كشاورزی اطلاعات و  آمار مورد نیاز را جمع آوری نموده یعنی اطلاعاتی از قبیل اینكه تولید دانه در كشور در چه سطح می باشد ؟میزان مصرف آن در جامعه چه قدر است ؟

سپس آمارهایی را كه شركتهای تولید روغن به وزارت صنایع ارائه كرده اند را مورد بررسی قرار می دهد بعد آمار جامعه را در نظر می گیرد مثلا هر نفر در جامعه سالی 100كیلو روغن مصرف می كند سپس این رقم را در تولید ضرب نموده و تخمین می زند كه اگر ما در سال x مقدار تولید كنیم دیگر از آن محصول وارد كشور نمی شود سپس به بر آورد هزینه از جمله هزینه تاسیس شركت ،كارخانه ،میزان دستمزد ،ماشین آلات مورد نیاز و… می پردازند و سود احتمالی را پیش بینی كرده و در صورت مفید بودن به تاسیس شركت می پردازند .

بازاریابی شركت بهپاك

در اقتصاد مبتنی بر مبادلات آزاد ،نقش اساسی را مصرف كنندگان ایفا می كنند. هر قدر میزان تولیدات افزایش یابد ایجاد نیاز در مصرف كنندگان از طریق تبلیغات یا سایر وسایل بخواهیم كالاهای خود را به آنان تحمیل نماییم لازم است كه برای این كالاها تقاضا وجود داشته باشد .

برای شناخت دقیق رفتار مصرف كننده و بررسی تقاضای او لازمست كه مطلوبیت كالا و میزان نیاز آنان را مورد بررسی قرار دهیم .وقتی كالایی بتواند نیاز افراد را ارضا كند می گوییم مطلوبیت برای آن كالا ایجاد گردیده است .

تقاضا به عوامل مختلف بستگی دارد .بعضی از این عوامل مانند سلیقه  و یا درآمد شخصی به مصرف كننده ارتباط داشته و بعضی دیگر جنبه انگیزش دارد كه به تولید كننده و یا فروشنده مربوط می شود . به این معنا كه عرضه كننده با تدابیری كه اتخاذ می كند سعی در تغییر و تحول میزان فروش دارد .تصمیم گیری مربوط به این تغییر و تحول به شكل تبلیغات بسته بندی مناسب ،خدمات پس از فروش ،تضمین كافی و غیره می تواند باشد .

شركت بهپاك برای بازاریابی خود و افزایش تقاضای مصرف كنندگان عوامل بسیاری را در نظر گرفته است كه از این عوامل می توان به كیفیت كالا،وضعیت رقبا ،توزیع مناسب ،قیمت و سیاستهای تشویقی و تبلیغی و سایر عوامل مانند مسائل فرهنگی ،عوامل سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و وضعیت جغرافیایی و غیره اشاره نمود .كه با توجه تمامی موارد فوق توانسته است موفقیت چشمگیری نسبت به سایر رقبا داشته باشد و انگیزه تقاضا در افراد را تا حدودی قوت بخشیده است .

حال درباره چگونگی تاثیر هر یك از این عوامل در بازار به توضیح مختصری می پردازیم .

كیفیت كالا و خدمات :برای اینكه شركتها بتوانند جایگاه مستحكمی در بازار پیدا نمایند كیفیت را در استراتژی بلند مدت بازاریابی جاری می دهند زیرا در نظر نگرفتن كیفیت و ساده انگاری آن می تواند نقش كالا و خدمات را در كوتاه مدت ویا میان مدت د ربازار حذف نماید .

شركت بهپاك در بدو تاسیس با یك تحقیق جامع از مصرف كنندگان پی به خواستار آنان برد و این تحقیق آغاز بود تا این شركت بتواند محصولات با كیفیت بالا به بازار عرضه نماید .

رقبا :جدا از سازمانهایی كه كالاها و خدمات انحصاری عرضه می كنند ،سایر سازمانها با پدیده ای بنام رقابت مواجه هستند .بازار رقابت دارای ویژگی هایی می باشد كه از جمله می توان به همگن بودن كالاها ،تعداد زیاد فروشنده ،تعداد زیاد مصرف كننده ،عدم امكان وجود تبانی وسازش بین مصرف كنندگان یا فروشندگان اشاره كرد .شركتهای نسبتا بزرگ لازم است دارای گروهی از محقیقین بازاریابی باشند كه در هر مقطعی از زمان وضعیت رقبا را سنجیده و روشهای جدیدی مراجعت مقابله با رفتارهای رقیب پیشه گیرند . با افزایش شركتها سهم بازار فروش شركتی بیشتر است كه بتواند با روشهای بازاریابی در برانگیختن مشتریان به مصرف بیشتر كالا موفقیت كسب نماید . كه شركت بهپاك با نظر گرفتن رقبا و استفاده از روشهای مناسب بازاریابی مشتریانی بسیاری را جذب كرده است .

 فهرست مطالب: